قبل از اينكه دير شود اقدام كنيد!

قبل از اينكه دير شود اقدام كنيد!

عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي

روز يكشنبه 19 نوامبر اجلاس اضطراري اتحاديه عرب با حضور وزراي كشورهاي عضو اين اتحاديه براي بررسي راههاي مقابله با دخالتهاي رژيم ديكتاتوري حاكم بر ايران در قاهره پايتخت مصر برگزار گرديد.

اين اجلاس به دنبال مجموعه تحولاتي مي‌آيد كه اخيرا در منطقه خاورميانه شاهد آن بوديم. از جمله استعفاي نخست وزير لبنان، سعد حريري در اعتراض به دخالتهاي رژيم در اين كشور، شليك موشك‌ ساخت ايران از خاك يمن توسط حوثي‌هاي وابسته به رژيم ايران به سمت رياض، پايتخت عربستان، گسترش دخالتهاي رژيم ايران در عراق و سوريه و پيش‌بيني‌هايي كه در اين رابطه روي خط نفوذ رژيم ايران در منطقه صورت گرفته است.

آنچه اجلاس اخير را با موارد مشابه قبلي متمايز مي‌كرد قاطعيت بيشتر دولتهاي عربي بود كه در سخنراني‌هاي وزراي كشورها ايراد مي‌شد. آنها شليك موشك به رياض را يك ”تحول خطرناك” خواندند و خواستار برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت برای بررسی تهدیدات رژیم ایران علیه کشورهای منطقه گرديدند كه حاكي از يك تحول جديد و بزرگتري است كه پيش روي كشورهاي عربي قرار دارد.

آنچه باعث شده دولتهاي عرب به چنين ابتكار عملي دست بزنند اين است كه در ماههاي اخير روابط بيشتري بين رژيم ايران با حزب‌الله و از اين طريق با حوثي‌ها در عرصه نظامي و آموزشي و تسليحاتي بر ملا شده و كشورهاي عربي از اين واهمه دارند كه زمان از دست برود و رژيم ايران با سياست نه چندان قاطعي كه تاكنون دولتهاي غرب در رابطه با ايران در پيش گرفته‌اند، جري شده و نفوذ بيشتري در منطقه پيدا كند.

اين تفسير از سياست غرب و افزايش تهديدات رژيم البته يك تفسير واقع‌بينانه است و بايد آن را ستود و مورد حمايت قرار داد. اما كافي نيست و بايد به مدار جديدي بالغ گردد كه گام اول آن تشكيل يك جبهه جديد عليه رژيم ايران است.

تشكيل اين جبهه كاملا با سياست جهاني منطبق است و چنانچه كشورهاي عرب روي آن ايستادگي داشته باشند قطعا مورد حمايت كشورهاي غرب قرار مي‌گيرد. زيرا منافع غرب در منطقه ايجاب مي‌كند كه چنين حمايتي از تشكيل اين جبهه داشته باشند.

اين جبهه زماني جدي گرفته مي‌شود و پيروزي خود را تضمين خواهد كرد كه در هماهنگي با مقاومت ايران باشد. و گرنه پيشاپيش بايد گفت كه يك اقدام ابتر خواهد بود. ناديده گرفتن مقاومت ايران در ايجاد هر تغييري در ايران اشتباهي است كه تاكنون در غرب تجربه شده و راه با جايي نبرده و باعث طولاني شدن اين رژيم خطرناك گرديده است.

مقاومت ايران اكنون از هر نظر براي ايفاي نقش خود در امر تغيير رژيم حاكم بر كشورش آماده است. اين مقاومت توسط خانم مريم رجوي نمايندگي مي‌گردد كه داراي نيرويي مصمم، مهيا، قابل اعتماد و باتجربه 50 ساله عليه دو ديكتاتوري شاه و خميني است و در سالهاي اخير نيز پلاتفرم 10 ماده‌يي براي ايران آينده را ارائه داده و توسط طيفي گسترده از برجسته‌ترين  شخصيت‌هاي امريكايي و اروپايي و همچنين عربي مورد حمايت قرار گرفته است.

با نگاهي به رويدادهاي داخل ايران در يك سال اخير مي‌توانيم موقعيت بي‌همتاي مقاومت ايران را در امر به شكست كشانيدن انتخابات ماه مي گذشته در ايران و تشديد بحرانهاي دروني حاكميت دريافت كه با پذيرش ريسكهاي جاني بسيار توسط شبكه گسترده مردمي اين مقاومت، از زندانهاي مخوف رژيم ملاها تا شهرها و مناطق مختلف ايران صورت گرفت. برگزاري موفقيت‌آميز بيست و دومين برنامه همياري سيماي آزادي، تلويزيون ملي ايران كه در آن تصويري از پايگاه مردمي اين مقاومت را به نمايش گذاشت و همچنين كمك رساني نيروهاي هوادار مقاومت به زلزله‌زدگان استان كرمانشاه در غرب ايران كه به دنبال فراخوان خانم مريم رجوي صورت گرفت از اسناد غيرقابل انكار ريشه‌دار بودن چنين مقاومتي است.

بنابراين، به نظر مي‌رسد كه پروژه تغيير رژيم حاكم بر ايران از نظر داخلي، منطقه‌يي و بين‌المللي روي خط درستي قرار گرفته و پيش‌بيني مي‌گردد كه چنين تحولي در چشم‌اندازي نه چندان دور قرار گرفته است. پروژه‌يي كه همه، ايراني و غيرايراني، دولتي و غيردولتي در آن نقش دارند!