رژيم آخوندي صدبار بدتر از
شاه است!
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي
در دیماه سال1355 جیمیکارتر با شعار «حقوقبشر» در آمریکا
به ریاستجمهوری رسید. این سیاست از مهمترین رهنمودهای کمیسیون سه جانبهیی بود
که از سال52 با شرکت مهمترین نمایندگان سرمایهداری اروپای غربی، ژاپن و آمریکا
تشکیل شد. بر اساس جمعبندی کمیسیون سهجانبه، برژینسکی رئیس و تئوریسین کمیسیون
مزبور بهاین نتیجه رسیده بود که مبارزه مردم ايران برای کسب حقوق خود وضعيت را
انفجاري خواهد نمود و لذا براي مهار اوضاع بايد كاري كرد كه نتيجه آن عبارت بود از
زمينهسازي براي ورود خميني به ايران به عنوان چهرهيي مطلوب براي اجراي چنين
سياستي.
دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران و از نزديكان
خميني كه اخيرا فوت كرد، در مصاحبه با سايت «ندای آزادی» مورخ 9اسفند 1392 در خصوص
اينكه چرا خميني مبارزه مسلحانه مردم ايران عليه رژيم شاه را تأييد نميكرد ميگويد:
”در تیرماه ۵۶ من به نجف رفتم و با ایشان (خميني) صحبت فراوانی کردم. در آنجا،
ایشان با جنگ مسلحانه مخالف بود. علت را هم این میدانست که در یک درگیری مسلحانه،
سازمانهای سیاسی-نظامی جلو میافتند؛ چرا که آنها تشکیلات دارند. اگر ما بخواهیم
مبارزه را به این نقطه برسانیم، آنها برنده میشوند و ما مجبور به تبعیت خواهیم شد...”.
خمینی که میدانست که مبارزه مردم ايران و سازمانهاي
انقلابي آن زمان براي سرنگوني رژيم شاه، غرب و بهخصوص امريكا را بهخاطر بهخطر
افتادن منافعش در ایران و در کل منطقه بیمناک میکند، در هر مناسبتی، به زبانهای
مختلف، تلاش میکرد با عوامفريبي اسباب آرامش خاطر آنها را فراهم کند. بعنوان مثال
خميني قصد از بين بردن ارتش كلاسيك باقيمانده از زمان شاه را داشت تا سپاه
پاسداران را جايگزين آن بكند اما بطور خاص به غرب و امريكا وانمود ميكرد كه ميخواهد
ارتش دست نخورده باقي بماند. چرا كه اين مورد دلخواه غرب و بويژه امريكا بود و
همزمان اقدام به تشكيل ارگانهاي ديگري براي سركوب آزاديها و خواستههاي مردم و
سازمانهاي سياسي تشكيل داد كه مخوفترين آنها سپاه پاسداران بود. از اين جا بود كه
اعدام و كشتار مخالفان خميني و رژيمش از همان ابتدا تبديل به ستون اصلي بقاي اين
رژيم گرديد و سياست و استراتژي اين رژيم روي آن شكل گرفت. به سرعت آزاديها برچيده
و آزاديخواهان به زندان افكنده شده و مطالبات مردم سركوب گرديد. سياستي كه تا به
امروز با شدت و حدت تمام ادامه دارد.
در يك مقايسه ساده بين رژيم ديكتاتوري شاه كه عمر آن 57 سال
بود و رژيم ديكتاتوري مذهبي خميني كه اكنون 38 ساله است در ميبابيم كه در زمينه
اعدام و كشتار مخالفان و نقض حقوق بشر خميني گوي سبقت را نه تنها از رژيم پهلوي
بلكه تا از بسياري رژيمهاي ديكتاتوري در سراسر جهان ربوده است. براي نمونه در
دوره چهار سالة اول آخوند شياد روحاني بيش از 3000 نفر اعدام شدهاند. در سال 1988
بيش از 30 هزار زنداني سياسي با فتواي شخص خميني در سال 1367 قتل عام شدند. عليرغم
اينكه هر ساله و تاكنون 63 بار نقض حقوق بشر در ايران تحت حاكميت ملاها محكوم شده،
اما مانع از اجراي چنين سياست شومي نشده است. زيرا اين رژيم بقاي خود را در اعدام و
كشتار مخالفان يافته است. زيرا خوب ميداند كه اگر چنين سياستي را همانند رژيم
سابق حاكم بر ايران كنار بگذارد. در يك پروسه شتابانتر از قبل به سقوط وي خواهد
انجاميد.
در كارنامه سياه اين رژيم در 38 سال گذشته بايد به كشتار و
تروريسم اين رژيم در خارج از مرزهاي ايران نيز اشاره نمود كه كشتار پناهندگان
ايراني در عراق توسط اين رژيم جايگاه ويژهتري دارد. براي نمونه در تاريخ اول
سپتامبر 2013 در عملياتي كه با همكاري كامل نخست وزير وقت عراق، جنايتكار نوري
مالكي 52 تن از پناهندگان ايراني در محل استقرار خود در كمپ اشرف قتل عام گرديدند!
متاسفانه اين واقعيت دارد كه جامعه جهاني تاكنون چشمان خود
را بر روي نقض حقوق بشر در ايران و بهخصوص كشتارهايي كه در شمار جنايت عليه بشريت
و نسل كشي قرار دارند بسته است. اما اكنون بعداز توافقنامه اتمي (برجام) كه سال
گذشته بين رژيم و دولتهاي غرب منعقد گرديد اكنون شرايط براي گشودن پرونده نقض حقوق
بشر در ايران و دادخواهي بخاطر زندانيان قتل عام شده و مخالفان ترورشده توسط رژيم
ايران در خارج از مرزها فراهم شده است و نبايد چنين فرصتي را از دست داد. گشودن
اين پرونده و انجام تحقيقات در اين رابطه و ارجاع پرونده آن به شوراي امنيت سازمان
ملل به منظور مجازات عاملان و آمران چنين جناياتي در دادگاههاي ذيصلاح بينالمللي
ميتواند جهان را به حل ريشهيي بحرانهاي اين منطقه از جهان رهنمون سازد.
اگر در انعقاد
توافقنامه اتمي و به اعتراف مقامات درجه يك دولتهاي غرب، اين مقاومت ايران بود كه
با آگاهسازي جامعه جهاني نسبت به نيات شوم رژيم مذهبي حاكم بر ايران براي دستيابي
به سلاح اتمي، نقش اصلي را در شكست پروژههاي هستهيي رژيم ملاها ايفا نمود اكنون
نيز در گشودن و به سرانجام رسانيدن پرونده نقض حقوق بشر در ايران ضروري است كه
جامعه جهاني توجهات خود را معطوف به آن بكند. مقاومتي كه هم اكنون، زندانيانش در
داخل زندانهاي رژيم نزديك به 30 روز است در اعتصاب غذا هستند. هوادارانش در بسياري
از كشورهاي جهان در حال اعتصاب و برگزاري تظاهرات و آكسيون و دادخواهي زندانيان
هستند تا صدايي باشند براي مردم ايران كه خواسته اصلياش سرنگوني اين رژيم
ديكتاتوري است. مقاومتي كه در قالب يك آلترناتيو دمكراتيك براي جايگزين شدن،
سازمانيافته و آماده و شايسته است.
آري حل بحرانهاي منطقه و رهايي جهان از تهديداتي كه رژيم
ايران آن را نمايندگي ميكند در تغيير رژيم ايران نهفته است. تغييري كه با حمايت
از مردم و مقاومت ايران ميسر خواهد شد.
@m_abdorrahman
No comments:
Post a Comment