به مناسبت روز جهاني زنان
قرن حاضر، عصر رهایی زنان
خواهد بود!
عبدالرحمن مهابادي
اگر به تاريخ بشري نگاه بكنيم همواره با يك واقعيت دردناك را مواجه ميشويم و ميخواهيم از تآمل و انديشيدن به آن فرار كرده يا پاسخي سطحي و كليشهيي براي آن پيدا كنيم و خود را خلاص كنيم زيرا كه واقعيتي است كه ورود به آن سخت است.
اين واقعيت ”زنان” هستند. در كليترين تعريف جامعهشناسانه گفتهاند كه زنان نيمي از جامعه بشري هستند. از ابتدا تا به امروز همين بوده و شايد همه همينطور باشد. اما همه ما شنيده يا خوانده يا ديدهايم كه در طول تاريخ با زنان متفاوت از مردان رفتار شده است. در خانواده يا قوانين كشوري ، يا در سازمانهاي سياسي و دمكراتيك و يا در تفاسير و برداشتهايي از مذاهب مختلف.
اين واقعيت ريشه در يك بنيادگرايي و عقبافتادگي دارد كه تفاسيري نادرست از مذاهب مختلف را نيز به كمك گرفته و پسوندي به خود گرفته است. مانند بنيادگرايي اسلامي. اين يك اشتباه است كه اگر بنيادگرايي را خاص يك مذهب بدانيم.
بنيادگرايي با هرگونه تمدن و پيشرفت و تكنولوژي و همزيستي و احترام متقابل و خلاصه پرنسيبهاي انساني در جنگ است. و براي آن تئوريسينها و مكانيزمها و سيناريوهاي خود را دارد كه ”زن ستيزي” و وحشيگري و خشونت در نقطه كانوني آن قرار دارد و رژيم كنوني حاكم بر ايران بارزترين نمونه آن است.
اين رژیم زن ستیز و قرون وسطایی حاکم بر ایران، بر دو پایه سرکوب در داخل و صدور تروریسم و بنیادگرایی به خارج مرزهای کشور حاکمیت خود را حفظ می کند. در سرکوب داخلی، سرکوب زنان به بهانه حجاب از ابتدا همواره نقش عمدهای داشته است. حذف زنان از تصدي مناصب اصلي حكومتي و محروم كردن آنها از حقوق حقة خود از ويژگيهاي ذاتي اين رژيم است.
به
دلیل تن ندادن زنان ایرانی به این تحمیل و ایستادگی برای حق انتخاب پوشش، اکنون
این مسئله تحت عنوان «عفاف و حجاب» زنان، به یک مسئله سیاسی و امنیتی براي رژيم
تبدیل شده است.
به این ترتیب، وظیفه اول ارگانهای متعدد
حکومتی، سرکوب زنان بر سر عدم رعایت حجاب تعیین شده است و در همين رابطه اشتری،
فرمانده کل نیروی انتظامی، در آذرماه ۱۳۹۴ فاش ساخت که ”در موضوع عفاف و حجاب، 26 ارگان مسئولیت دارند”.
موضوع سرکوب زنان و حجاب اجباری، اولین
اقدام حکومت آخوندی از همان آغاز به قدرت رسیدن در سال 1357 بود. اما این سرکوب طی
37 سال گذشته مرتباً سازمان کار گسترده تری به خود گرفته است. در اردیبهشت 1389،
مجلس رژیم قانونی تحت عنوان «قانون گسترش راهكارهاي اجرايي عفاف و حجاب» به تصویب
رسانده و مسئولیت اعمال حجاب اجباری را برای حداقل 26 نهاد دولتی تعریف کرد. برخي از اين ارگانها به قرار زير است: مجلس نمايندگان، قوه قضائيه،.
كليه وزارتخانهها، نيروي انتظامي، نيروي بسيج، ستادهاي امر به معروف و نهي از
منكر و ..
در ساختار حکومت ولایت فقیه ارگانی به اسم
شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که ریاست آن به عهده شخص رئیس جمهور می باشد .
این نهاد پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با فرمان شخص بنیانگذار این رژیم یعنی خمینی تشکیل شد. این
شورا در سیاستگذاری ها و تدوین ضوابط نقش مهمی دارد و نقش کنترل کننده بقیه
دستگاهها را نیز ایفا می کند.
اگر قدري به گذشته برگرديم ميبينيم زماني كه محمدرضاشاه پهلوي در اوايل
دهه 60 كه جامعه ايران در حال انفجار بود مجبور شد دست به اصلاحاتي تحت عنوان
انقلاب سفيد بزند و حق راي زنان در انتخابات را به رسميت بشناسد خميني و ساير
اطرافيانش به رژيم شاه اعتراض كردند كه چرا زنان و مردان از حقوق يكسان برخوردار
شدهاند! اين حرف هماكنون نيز با آن كار ميشود. خامنهيي ميگويد: ”برابری جنسی
زن و مرد از جمله حرفهای کاملاً غلط غرب اس” (سایت
حکومتی اعتدال – ۳۰فروردین ۱۳۹۳).
بنا به اطلاعات گردآوری شده از اخبار منتشر شده در مطبوعات و رسانه های حکومتی،
فعالان حقوق بشر و پایگاههای اطلاع رسانی، همچنین از منابع خصوصی مرتبط با مقاومت ایران،
73 تن از اعدام شدگان
در دوران روحانی (ميانةرؤ!) زن بوده اند. اما ارقام اصلی را باید بسیار بالاتر از
این فرض کرد چرا که بیشتر اعدامها در ایران در خفا و دور از چشم مردم به جز کسانی
که آنرا اجرا میکنند صورت می گیرد.
اما زنان نيز در طول تاريخ در سكوت و
انفعال نبودهاند. بلكه به اقتضاي شرايط بودند و هستند زناني كه علية اين نظام
مردسالاري خروشيدهاند و قرباني زيادي را هم در اين راه تقديم نمودهاند. رويارويي
زنان و شركت فعال زنان ايراني در امر مبارزه با رژيم بنيادگراي اسلامي كنوني نه
تنها يك واقعيت انكارناپذير است بلكه اكنون تبديل به مشخصة اصلي و منحصر به فرد
جنبش مقاومت ايران در مقايسه با ساير جنبشهاي حقطلبانه و آزاديخواهانه در سراسر جهان است.
شوراي ملي مقاومت ايران كه بزرگترين
ائتلاف عليه رژيم آخوندي است و براي سرنگوني آن مبارزه ميكند، هر ساله به مناسبت
روز جهاني زنان (8 ماس) جلسات مربوط به اين مناسبت مهم را در نقاط مختلف جهان
برگزار ميكند.
خانم مريم رجوي، رئيس منتخب شوراي ملي مقاومت در يكي از اين گردهماييها اعلام كرد: ”حجاب اجباری، اهرم سرکوب فراگیر و دائمی زنان است. تنها در یک سال سه میلیون و ۶۰۰ هزار زن به بهانه «بدحجابی» در خیابانها مورد بازرسی و بازجویی خیابانی قرار گرفته و ۱۸هزار تن به دادگاه کشیده شده اند. رواج خشونت و تجاوز علیه زنان و رواج گسترده اعتیاد و تیره روزی زنان نیز از نتایج شرعیات پرفساد آخوندها است”.
او تصریح کرد: ”هرچه بر اساس اجبار باشد و
انتخاب آزادانه مردم را انکار کند و هرچه حقوق برابر زنان را نفی کند. نه اسلام که
ضد اسلام است. ما انکار حقوق زنان را چه در لباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل
نمی کنیم. در برابر افراطیگری و ارتجاع و دینفروشی، ما از اسلام دموکراتیک دفاع
میکنیم. ما برآنیم که با تحقق برابری و بهویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در
رهبری سیاسی، این قرن را به نام زنان، به عصر رهایی زنان تبدیل کنیم. برنامه ما
برای ایران فردا برقراری يك دموكراسي بر اساس آزادی، برابري و جدايي دين از دولت و
لغو حكم اعدام است. برابري در آزاديها و حقوق اساسي برابري در مقابل قانون، برابري
اقتصادي، برابري در خانواده و آزادیِِ انتخاب پوشش و مشارکت فعال و برابر در
رهبری سیاسی”.
No comments:
Post a Comment