درخشش يك مقاومت در سيماي يك ”زن”
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر
سياسي
در جبهههاي متعددي عليه تماميت رژيم بنيادگراي اسلامي حاكم بر ايران در
جنگ است. وي يك چهره كاريسماتيك نه تنها براي ايرانيان بلكه براي هوادارانش در
بسياري از كشورهاي منطقه و جهان است. به همين خاطر يك نقطه اميد براي كليه افراد يا جرياناتي است كه با
بنيادگرايي اسلامي و در كانون آن رژيم حاكم بر ايران در جنگ هستند.
اين بار كه در گردهمايي سالانه مقاومت ايران سخنراني ميكرد
چهره متفاوتي از گذشته داشت. زيرا در يك سال گذشته در جنگي كه با رژيم ملاها به
پيش برده بود پيروزيهاي بسياري را در پشت سر خود رديف كرده بود.
از سال 1993 كه وي به عنوان رئيس جمهور منتخب مقاومت ايران
معرفي گرديد، رژيم و عواملش واكنشي ديوار وار عليه وي از خود نشان دادند. زيرا كه
وي يك ”زن” بود. اما مقاومت با انتخاب وي قد كشيد. زيرا انتخاب يك زن شايستهيي
چون وي، در تعارض كامل با رژيم زن ستير حاكم بر ايران است. در ايران تحت حاكميت
ملاها، زنان ستمديدهترين بخش جامعه هستند و از هيچ حقوقي برخوردار نيستند.
نام وي مريم رجوي است. وي چند سال قبل يك پلاتفرم 10مادهيي
براي ايران آزاد فردا اعلام كرد كه ضمن استقبال پرشور ايرانيان و حمايت گسترده بينالمللي
از آن، همه حقوق اوليه بخشهاي مختلف جامعه ايران، اعم از مليتها. مذاهب، اقليتها،
زنان، كارگران، جوانان و اقشار مختلف جامعه را در خود دارد. تضمين آزاديها، جدايي
دين از دولت، حقوق زنان و مليتها، از اهم مفاد آن است.
وي در گردهمايي امسال مقاومت كه روز 1 ژوئيه گذشته برگزار گرديد سخنران
اصلي بود. در سخنرانياش از عشق به آزادي و اداي احترام به شهدا شروع، و روي سه
رويداد بزرگ سال گذشته انگشت گذاشت: ”انتقال هزاران عضو مجاهدین بهخارج عراق، که
طرح خامنهای برای انهدام جنبش مقاومت را بهشکست کشاند..
شکست سیاست مماشات آمریکا و اروپا با رژیم حاكم بر ايران. شکست خامنهای در نمايش انتخابات
رياست جمهور ي؛ یعنی شکست تمامیت رژیم ولایت فقیه”.
وي با
اشاره به اوج گيري فعاليت نيروهاي مقاومت در ايران، خطاب به ملاهاي حاكم كه بارها
خبر از نابودي مجاهدين داده بودند گفت: ”بدانید همان کسانی که سالهاست میگویید
نابود شدهاند، حاضرند و سراغتان آمدهاند”. نسلي از جوانان عاصي كه اكنون به
دادخواهي زندانيان قتل عام شده برخاسته و چون آتشي به جان اين رژيم افتادهاند.
وي با
اشاره به دوران جديد و تحولاتي كه در يك سال اخير صورت گرفته، از سه حقيقت اصلي
سخن گفت: ”ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه.
در دسترس بودن سرنگونی این رژیم. وجود یک آلترناتیو دمکراتیک و مقاومت سازمانیافته،
برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی”.
اما دو چيز در سرنگوني اين رژيم تاكنون به عنوان مانع عمل كرده است. يكي
وجود مدعيان اصلاحات كه تاكنون 20 سال از 38 سال حاكميت ملاها بر سر كار بوده و جز
خدمت به ولايت فقيه كاري نكردهاند. ديگري مماشاتگران ”نفت دوست” كه همواره حامي
اين رژيم و در نتيجه عليه مردم و مقاومت ايران بودهاند. وي در اين رابطه قاطعتر
از هميشه اعلام كرد كه: ”راهحل، و یگانه راهحل، سرنگونی رژیم ولایت فقیه توسط
مردم و مقاومت ايران است”.
وي اشاره به نيرويي دارد متكي به يك جنبش سازمانيافته و متحد با هزاران
عضو پيشتاز، حمايت خالصانة ايرانيان، زندانيان مقاوم در درون زندانهاي مخوف رژيم
ايران. متكي به زنان،کارگران، معلمان، متخصصان و جوانان ازخودگذشته. متکی به
اجزاء مختلف مردم، از مليتها و مذاهب مختلف كه به طرق مختلف به حمايت از اين
مقاومت برخاستهاند. تا مستقل و استوار باقي بماند.
اگر ديكتاتوري مذهبي حاكم بر ايران، مهيبترين نوع ديكتاتوري در تاريخ و
چاه باطل آن بسيار عميق است، در مقابل آن. مقاومتي كه خانم مريم رجوي در رأس آن
قرار گرفته، تا بن استخوان جدي و متعهد و قلة آن رفيع و سركش است. رويارويي اين دو
نيروي متخاصم در طول 38 سال گذشته مملو از اسناد اين واقعيت است. گردهمايي امسال
مقاومت، به حق كه يك تابلوي تمام نما و شكوهمند از چنين مقاومتي است كه عزم جزم
كرده كه اين رژيم را سرنگون و مردم و ميهن را از چنگال اين اهريمن زمانه نجات دهد
تا در ساية آن، خلقهاي منطقه به امنيت و آسودگي دست يابند.
آري نيروي تغيير براي احقاق حقوق مردم و ايجاد حاكميت مردم در ايران از
هر حيث آماده است. نيرويي كه از كوران حوادث 14 ساله اخير، كمااينكه از فراز و
نشيبهاي قبل از آن نيز. سرفرازانه عبور كرده و با الهام از راهبري پاكبازانه خود،
نه چيزي براي خود. بلكه بهترينها را براي مردم خود ميطلبد و براي آن از همه چيز
خود گذشتهاند.
اين ”جايگزين دمكراتيك” اكنون ماندگار شده و همانطور كه در گردهمايي
پاريس نشان داد، به اميدي براي رهايي منطقه از دست بنيادگرايي اسلامي تبديل گرديده
است.
خانم رجوي با اشاره به افتخارات
اين مقاومت در سخنرانياش گفت: ”در این ۳۸ سال،
آخوندها ۸ سال را با عراق
در جنگ بودند، ۶ سال را با ملت
سوریه در جنگ بوده و هستند و بیش از دهسال برای ساختن بمب اتمی با جامعه بینالمللی
درگیر بودهاند. مقاومت ایران افتخار میکند که در هر سه مورد،
در برابر استبداد مذهبی ایستاده است: و پرچمدار صلح و آزادی، پرچمدار دفاع از
مردم سوریه و پرچمدار یک ایران غیراتمی است”.
وي خواستار به رسميت شناختن مقاومت است و بس. نه پول ميخواهد و نه سلاح.
ميگويد: ”راهحل بحران منطقه و مقابله با گروههایی مانند داعش در سرنگونی این رژیم،
به دست مردم و مقاومت ایران است”. خواستار اين است كه اين رژيم از سازمان ملل و
سازمان همكاري اسلامي طرد و كرسيهاي ايران به مقاومت ايران واگذار گردد. وي
همچنين خواستار نامگذاري سپاه پاسداران در ليست گروههاي تروريستي و محاكمه خامنهاي
و ساير سران رژيم به خاطر نقض حقوق بشر و جنايت عليه بشريت به ويژه قتل عام
زندانيان سياسي در سال 1988 است. خواستههايي كه هر روز بر طرفداران آن در داخل و
خارج ايران افزوده ميشود. و دير نيست روزي كه جامعه جهاني به آنها تن در دهد.
زيرا كه عهد آخوندها به سر آمده و دوران پيشروي مقاومت ايران آغاز شده است.
خانم رجوي در پيشاپيش همه دوستداران آزادي، ايراني و غيرايراني، به چنين
روزي اميدوار است و به قدرت و پتانسيل مردمش و هوادارانش، از هر مليت و مذهبي كه
باشند اتكاء دارد.
آري همه ما به يارياش بايد برخيزيم. زيرا كه وي پرچمدار يك جنبش
ضدبنيادگرايي است و كليد فتح فردا را در دستان خود دارد.
@m_abdorrahman
No comments:
Post a Comment