چگونه ميتوان به جنگ طلبي
رژيم ايران پايان داد؟
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي
بدنبال سرقت انقلاب ضدسلطنتي مردم ايران توسط خميني در آغاز
سال 1979 و پايهريزي يك ديكتاتوري برگرفته از ايدئولوژي بنيادگراي اسلامي، خميني
سرمست از فرصت بادآورده و فوران انرژي آزاد شده مردم ايران نخستين گام خود را
براي تحقق بخشيدن به رؤياي يك امپراتوري اسلامي، از تهديد كردن همساية غربياش،
عراق آغاز كرد. زيرا برافروختن جنگ با يك كشور خارجي اين سود كلان را براي رژيم
داشت كه هرگونه صداي مخالف مطالبهجويي را
نيز سركوب نمايد. به اين ترتيب بعداز شروع جنگ
بلافاصله آزاديها سركوب و فعاليت سياسي براي احزاب سياسي ممنوع اعلام
گرديد.
بعداز امضاي قرارداد صلح بين دولت عراق و اپوزيسيون ايران
در مقر شوراي ملي مقاومت در سال 1361 و عقب نشيني نيروهاي عراق از زمينهاي اشغال
شده و به دنبال آن، تشكيل ارتش آزاديبخش ملي ايران و شروع عملياتهاي نظامي اين
ارتش، كه به سرعت بر ابعاد و پيروزيهاي نظامي آن افزوده ميشد، بتدريج طبل جنگ
طلبي رژيم خميني از صدا افتاد. تا اينكه اين ارتش عمليات بسيار بزرگي را در منطقه
مهران تحت نام ”چلچراغ” به مناسبت سالگرد 30 خرداد در سال 1367 انجام داد. در اين
عمليات چند لشكر ارتش و سپاه پاسداران منهدم، بيش از 1500 نفر به اسارت ارتش
آزاديبخش درآمدند و خسارات مالي رژيم بر 2 ميليارد دلار بالغ گرديد. اين پيروزي
بزرگ نظامي و استراتژيك ارتش آزاديبخش كه با شعار ”امروز مهران، فردا تهران” صورت
گرفت موجب گرديد كه خميني براي جلوگيري از تحقق چنين شعاري چارهجويي كرده و در
روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷- (18 ژوئیه1988) پس از 8 سال كوبيدن بر طبل جنگ ضدميهني
اعلام كند قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر آتشبس بین ایران و عراق
را میپذیرد.
خمینی تا روز قبل از آن با شعارهایی همچون ”فتح قدس از طریق
کربلا” و ” تا تخریب آخرین خانه در تهران بهاین جنگ ادامه خواهد داد”، نیروهای
خود را سرگرم نگهداشته و در تنور جنگ میدمید.
خمینی دجالگرانه، هیچ اشاره یی بهعلت سرکشیدن ”جام زهر”
آتش بس و نیرویی که او را ناگزیر از این عقبنشینی کرده نکرد اما گفت صحبتهای
ناگفتهیی دارد که در فرصت مناسب بیان خواهد کرد.
ناگفته وي را سالهاي بعد، مقامات و رسانههاي اين رژيم علني
ساختند كه چيزي نبود بجز ترس و وحشت از پیروزی بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران در
عملیات بزرگ چلچراغ که بهآزادسازی شهر مهران انجاميد و خمینی را بر آن داشت تا بهجای
فتح ”قدس از طریق کربلا” به فکر حفظ رژيمش بيافتد.
یکی از مراحل استراتژیکی ارتش آزادیبخش براساس سیاست صلح
شورای ملی مقاومت ایران، درهم کوبیدن ماشین جنگ و سرکوب خمینی بود که با عملیات بزرگ
چلچراغ، چشمانداز سرنگونی فرا روي خميني قرار داد.
خميني عليرغم پذيرش قرارداد 598 توانست در آن ايام، رژيمش
را از سرنگوني قريبالوقوع نجات دهد اما هرگز حاضر به امضاي قرارداد صلح نشد.
زيرا صلح با ماهيت اين رژيم و موجوديت سپاه پاسداران كه براي كشورگشايي و تجاوز به
خاك كشورها تاسيس شده بود در تعارض آشكار بود. كما اينكه ديديم دو سال و اندي بعد
در سال 1991 وقتي عراق مورد حمله سنگين ائتلاف قرار گرفت. فرصت طلبانه مرزهاي بينالمللي
دو كشور را زير پا گذاشت و با لشكركشي بر آن بود كه هم ارتش آزاديبخش ملي ايران را
در جوار خاك خود نابود و هم اينكه اگر بتواند بغداد را نيز به تصرف مزدوران خود
دربياورد.
در سال 2003 نيز اشتباه سياسي و استراتژيكي دولتهاي ابرقدرت
در خصوص منطقه، باعث شد كه اين صحنه به گونهيي ديگر تكرار گردد و رژيم بنيادگراي
حاكم بر ايران، بنابه ماهيت توسعهطلبي و كشورگشايياش، به شكل ديگري وارد شده و
عراق را به اشغال خود در آورده و در ادامه، پا را فراتر نهاده و سوريه را نيز
ميدان تاخت و تاز خود كرده و با كشتار خونين مردم عراق و بالاخص سوريه عمق
استراتژي خود را گسترش دهد.
اما اكنون، دوران جديدي آغاز شده كه آغاز پايان اين رژيم
است. طرح رژيم براي نابودي مقاومت ايران و سياست مماشات امريكا و اروپا با رژيم و
طرح خامنهاي براي روي كار آوردن ابراهيم رئيسي به شكست انجاميده و نه تنها اين
رژيم از هر نظر ضعيفتر از گذشته است بلكه ضرورت سرنگوني اين رژيم صدچندان شده و
يك آلترناتيو دمكراتيك و مقاومت سازمانيافته در دسترس قرار گرفته كه از دو ارتش
قيام مردمي و ارتش آزاديبخش ملي براي به زير كشيدن استبداد مذهبي برخوردار است.
@m_abdorrahman
http://abdulrahmanmehabadi.blogspot.al/
No comments:
Post a Comment