Wednesday, June 21, 2017

نگاهي به فرمان «آتش به اختيار» در ايراني كنوني

نگاهي به فرمان «آتش به اختيار» در ايراني كنوني
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي
در پي رويدادهاي روز 7 ژوئن تهران كه بيشتر جنبه نمايشي آن مورد توجه عموم قرار گرفت، هيچ طرفي، ادعاهاي رژيم ايران در مورد داعش جدي نگرفت. زيرا اكنون اين اجماع نظر بين‌المللي در مورد داعش و دااعش حاكم بر ايران (دولت اسلامي ايران، عراق، شام) وجود دارد كه اين دو با هم نقش مكمل در كشتار و تروريسم ايفا مي‌كنند و در واقع داعش زاده و محصول رژيم ايران است.
در خصوص رويدادهاي اخير تهران، پرزيدنت امريكا، رونالد ترامپ با صدور بيانيه‌يي اعلام كرد: ”حکومتهایی که از تروریسم حمایت می‌کنند با این تهدید مواجهند که قربانی همان شری بشوند که خودشان ترویج می‌کنند”.
در روزهاي بعداز حادثه وجوهي بيشتري از اين واقعيت برملا گرديد كه مجريان اين عمل تروريستي از عوامل آموزش ديده و تحت حمايت سپاه پاسداران بوده‌اند. به همين دليل بوده كه تروريست‌ها در رسيدن به اين اماكن بسيار حساس رژيم با هيچ مانع جدي مواجه نبوده‌اند.
متعاقبا ولي فقيه رژيم، علي خامنه‌اي، ضمن اشاره به اين حوادث و ”ترقه‌بازي” خواندن آن در يك سخنراني براي نيروهاي تحت امر خود گفت: ”من به همه آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتبا می‌گویم: مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش ‌به ‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید”.

در يك نظام ديكتاتوري ”آتش به اختيار” قبل از هر چيز نشآت گرفته از ضعف ديكتاتور و سيستم حاكمه‌ است. اما در ايراني كه نزديك به 4 دهه يك سيستم ديكتاتوري مذهبي مهيب بر آن حاكم است، اين مسئله پيشينه و سوابق روشن‌تري دارد. زيرا جريان كنوني حاكم بر ايران در سال 1979، با سوءاستفاده خميني از احساسات مذهبي مردم و با ”ضعف در ايدئولوژي و فرهنگ” بر سر كار آمد و نيروهايش از آغاز تا به امروز به طور عملي در سركوب و كشتار مردم ”آتش به اختيار” بوده‌اند. به همين دليل است كه كوتاه آمدن از اعدام و كشتار و تجاوز به حقوق مردم و چنگ انداختن روزانه عناصر اين رژيم به زندگي خانواده‌ها، مرز سرخ اين رژيم بوده و عليرغم محكوميت‌هاي جهاني و تعويض رئيس جمهور در نمايش‌هاي انتخاباتي هيچ تغييري در اين وضعيت ايجاد نكرده است.

آتش به اختيار اگر در يك رژيم سركوبگر يك فرمان نظامي در پروسه فروپاشي سيستم حاكمه‌ است، در ايران به عنوان يك روش و مكانيزم در تحميل ايدئولوژي، فرهنگ، سياست و حتي زندگي يوميه مردم به كار گرفته شده است. به همين ترتيب و با همين اسلوب بود، در همان سالهاي نخست روي كار آمدن اين رژيم، دفاتر احزاب سياسي به سرعت به تعطيلي كشانيده شد و هوادارانشان مورد كشتار خونين قرار گرفتند. با همين اسلوب بود كه در همان سالهاي نخست، روزانه روستائيان كرد در كردستان ايران مورد تيراندازي پاسداران رژيم قرار مي‌گرفتند و كشته مي‌شدند. با همين اسلوب بود كه زنان ايراني، ريحانه‌ها و فرينازها و ... مورد تعدي نيروهاي وحشي رژيم قرار مي‌گرفتند و مي‌گيرند و به جاي مامور دولتي ”ريحانه جباري” كه به دفاع از شرف خود برخاسته بود اعدام و به جاي دستگيري و مجازات مامور دولتي ديگر، ”فريناز خسرواني” براي فرار از دست ماموري كه قصد تجاوز به وي را كرده بود، مجبور مي‌شود خود را از بالاي آپارتمان به پايين پرت كرده و جان بسپرد. با همين اسلوب است كه در ايران و خارج از مرزهاي ايران، از كشورهاي منطقه تا كشورهاي اروپايي، هزاران تن از مخالفان رژيم توسط گروههاي تروريستي رژيم به قتل مي‌رسند. با همين اسلوب بوده و هست كه تاكنون قربانيان پديده‌هاي اجتماعي همچون اعتياد و فحشاء و فقر و بيكاري و .. دسته دسته به جوخه‌هاي اعدام سپرده مي‌شوند در حالي كه سرنخ همه اين جنايات و پديده‌ها در دستان مقامات و باندهاي حكومتي است. با همين اسلوب است كه در طول حاكميت 38 ساله اين رژيم، مشاهده نشده كه رژيم حتي يكي از عوامل خود را به جرم كشتار يا نقض حقوق مردم دستگير، محاكمه و مجازات كرده باشد. اين واقعيت غيرقابل انكار در ايراني كنوني است! واقعيت كشوري است كه زندگي در آن براي 96 درصد ايراني‌ها تلخ و براي 4 درصد بقيه، كه به گفته پاسدار قاليباف (از كانديداهاي نمايش انتخاباتي اخير) كه هواداران اين رژيم را تشكيل مي‌دهند شيرين است.
اينها و هزاران پهنه ديگر از به كارگيري فرمان ”آتش به اختيار” توسط نيروهاي اين رژيم، برآمده از ماهيت ارتجاعي آخوندهاي حاكم بر ايران است كه در پي فتواهاي ضداسلامي و ضدانساني خميني و بازماندگانش هر ايراني شريف و آزاده با آن روبرو است.
اما صرفنظر از سوابق مربوط به اين فرمان كه مختصرا مورد اشاره قرار گرفت، بازاعلام اين فرمان توسط علي خامنه‌اي را مي‌توان با اوج گيري فعاليتهاي نيروهاي مقاومت در داخل ايران در سال جديد ايراني مرتبط و آن را يك قدرتنمايي پوشالي و يك واكنش تدافعي از جانب رژيم به شمار آورد كه دردي از اين رژيم دوا نخواهد كرد. زيرا دوران بقاي اين رژيم به سر آمده و زنگ‌ها براي پايان عمر آن به صدا در آمده است.
گردهمايي بزرگ ايرانيان  كه قرار است در روز 1 ژوئيه امسال در پاريس برگزار گردد، تبلور جنبش مردمي در داخل ايران، پژواك خواسته‌هاي مردم براي سرنگوني اين رژيم و جلوه‌يي از چشم‌انداز ايران آزاد فردا است كه هم اكنون چشمان بسياري به برگزاري آن دوخته شده تا مقاومت ايران نقشه مسير آينده ايران و ايرانيان را اعلام دارد.




No comments:

Post a Comment