قيام مردم ايران و بحران سياسي در عراق

قيام مردم ايران و بحران سياسي در عراق

نگاهي به نقش مخرب رژيم ايران در عراق

به قلم عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي

يك بار ديگر وضعيت عراق مورد توجه جامعه جهاني است. البته اين بار ابعاد عميق‌تر و وسيعتري دارد و در كنار وضعيت در همسايه شرقي‌اش(ايران)، پاسخ به علل وضعيت كنوني اين كشور كوتاه و واضح است.

به موازات پيشرفت قيام مردم در شهرها و مناطق مختلف ايران و همچنين افزايش روزافزون تحريم‌ها عليه رژيم ملاها، عراق نيز تحت الشعاع تحولات مربوط به ايران قرار گرفته و روز به روز آثار آن نمايان‌تر مي‌گردد.

دخالت رژيم ايران در امور كشورهاي همسايه و بالاخص عراق سابقه ديرينه دارد و خميني با روي كار آمدنش در سال 1979 روزي نبود كه سوداي اشغال عراق و در تداوم توسعه‌طلبي‌اش، ايجاد امپراطوري اسلامي در سر نداشته باشد. تحولات صورت گرفته در رابطه با عراق در سال 2003 و بادي كه به سود ملاهاي حاكم بر ايران شروع به وزيدن نمود، تا حدود زيادي آنچه تا اين تاريخ براي ملاها بيشتر يك ”رؤيا” مي‌نمود جامة ”عمل” به تن كرد و ملاها سرمست از سقوط دولت سابق به طرز ديوانه‌واري خود را بر سرنوشت مردم عراق تحميل كردند ولذا آنچه را كه نبايد هرگز روي مي‌داد، زير ساية سياست و استراتژي غلط دول غربي روي داد!

اكنون كه رژيم ايران رو به سقوط است و تحولات به اين سمت در حال دگرگوني است، وضعيت رژيم ملاها در عراق بسيار تماشايي شده است. همزمان با رشد و گسترش قيام مردم ايران عليه رژيم ديكتاتوري ملاها، مردم عراق نيز نسبت به ماهيت ملاهاي حاكم بر ايران آگاه شده و دخالت در امور كشورشان را برنمي‌تابند. آنها كه به شدت از وضعيت اقتصادي و معيشتي در كشور خودشان در رنج هستند، در تظاهرات و اعتراضات چند ماهة اخير خود، همچون مردم قيام آفرين ايران بلافاصله شعارهاي خود را ارتقاء داده و عوامل اين رژيم در حاكميت كنوني عراق را نشانه رفته و خواستار خلع يد از رژيم ملاها در كشورشان شده و نقش مخرب رژيم ايران را مسبب اصلي وضعيت ناهنجار در عراق مي‌دانند.. آنچه بسيار روشن و غيرقابل انكار است، سرنوشت مشترك مردم در اين دو كشور است كه توسط رژيم بنيادگرا و تروريست ملاها به خطر افتاده است. عوامل اين رژيم در عراق همچون اختاپوس بر زندگي مردم سنگيني مي‌كنند.

دركوتاهترين بيان، وضعيت كنوني عراق حاصل سه عامل مشخص است. استراتژي اشتباه غرب در اشغال عراق، نقش مخرب رژيم تروريستي حاكم بر ايران در اين كشور و همچنين فقدان يك آلترناتيو دمكراتيك و مردمي و سراسري در اين كشور بوده است. اكنون مردم اين كشور در رنج هستند و اعتراضات گسترده و خونين اسناد گوياي اين واقعيت هستند.

استمرار قيام مردم در ايران و نقش جدي مقاومت سراسري در آن، باعث شده كه مردمان جهان صداي درهم شكستن استخوانهاي اين رژيم فرتوت را بشنوند.  بديهي است كه سران رژيم ملاها نخواهند گذاشت مردم عراق سرنوشت خود را خودشان به دست بگيرند و اكنون در حال اجراي سناريوهاي شومي در اين رابطه هستند. آنها همچون گذشته مي‌خواهند عوامل خود را با استفاده از  تهديد مجددا بر مسند قدرت بنشانند. رژيم ايران كه عليرغم تقلبات گسترده در انتخابات عراق در 12 مي 2018 نتوانست عوامل خود را به اكثريت آرا برساند. اكنون مي‌خواهد از طريق تهديد مناصب كليدي در عراق را به انحصار خود درآورد. اما واقعيت اين است كه به قول يك ضرب المثل ايراني، آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت. چون پيشرفتهاي قيام مردم ايران و همچنين تحولات جهاني و منطقه‌يي مانع از پيشروي‌هاي رژيم در عراق و منطقه شده است.

رژيم ايران كه مدت 15 سال است عراق را به اشغال خود درآورده و در اين مدت زيرساخت‌هاي اقتصادي و اجتماعي عراق را منهدم و سرمايه‌هاي مردم اين كشور را از طريق عوامل خود به غارت برده است، در يك اقدام بي‌شرمانه آخوندي، خواستار پرداخت غرامت جنگي از عراق شده است!

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آخوندي با اشاره به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل گفت «عراق باید طبق بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل غرامت جنگی را پرداخت کند» (خبرگزاري حكومتي ايسنا 27 مرداد 1397) پيش از او، محمود صادقی عضو ديگر مجلس آخوندي با انتقاد از اظهارات حیدر العبادی نخست وزیر عراق درباره تحریم‌های آمریکا علیه ایران نوشت: «عراق 11 میلیارد دلار بابت غرامت خسارت مستقیم جنگ تحمیلی به ایران بدهکار است».

ادعاها و طلبكاري‌هاي رژيم ملاها در اين خصوص قبل از هر چيز، وضعيت فلاكت بار رژيم حاكم بر ايران را نشان مي‌دهد. واقعيت اين است كه اكنون ستاره بخت اين رژيم در آسمان عراق نيز در آستانة غروب كامل است و مردم عراق نيز همچون مردم ايران، از بقاي رژيم ملاها بسيار خشمگين و ناراضي هستند.

اكنون كه اين منطقه از جهان مي‌رود تا توسط مردم و مقاومت ايران از مهيب‌ترين ديكتاتوري قرن، يعني رژيم مذهبي حاكم بر ايران خلاصي يابد، نيروهاي سياسي صحنه عراق نيز چاره‌يي جز اين ندارند تا بر دو جبهه رژيم ملاها و مخالفان آنها تقسيم گردند. شتاب و پيشرفت تحولات راهي براي ماندن بين اين دو جبهه باقي نگذاشته است. تاريخ به آن دسته از نيروها كه در كنار رژيم ديكتاتوري مذهبي حاكم بر ايران قرار مي‌گيرند رحم نخواهد كرد!