رژيم ايران حق دارد وحشت كند!
نگاهي به شرايط كنوني ايران و راهحلها
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي
با مجموعه تحولاتي كه در سال گذشته شاهد آن بوديم و بهخصوص
با رفتن باراك اوباما و آمدن دونالد ترامپ در پست رياست جمهوري ايالات متحدة
امريكا اين انتظار عمومي را همه داشتند كه وضعيت منطقه و جهان تغييراتي خواهد كرد
اما شتاب گرفتن تحولات در چند هفته گذشته به گونهيي است كه
معادلات سياسي و نظامي در اين جهان به طور عام و منطقه خاورميانه به طور خاص به
سرعت در حال تغيير است.
حمله موشكي امريكا به مهمترين پايگاه نظامي و شيميايي رژيم اسد در سوريه
سمتگيري اين تحولات. را نشان داد در اين رابطه سفير اسبق امريكا در عراق، رایان کراکر
”حمله موشکی به رژیم اسد تازه شروع کار است”. معاون دستیار دونالد ترامپ نيز در
يكي از موضعگيريهايش گفت ”رژیم ایران بعد از حمله موشکی به رژيم اسد بايد حساب کار
خود را میکند”.
اين سمتگيري، هرچند به دليل سياست مماشاتگران غربي، بهخصوص در دوران هشت
ساله باراك اوباما، با تاخير صورت گرفته است اما بايد به نقطه بلوغ خود، يعني راهحلهاي
عملي و الزامآور عليه رژيم ارتقاء يابد كه در اينجا مختصري به آن خواهم پرداخت.
با مجموعه موضعگيريهاي مقامات ارشد امريكا عليه رژيم ايران در روزهاي
اخير، به نظر ميرسد كه فلشهاي حركت به سمت رژيم ايران رو به تغيير است. جايي كه
سرمنشاء اصلي بحرانهاي منطقه است و اخيرا مقامات ارشد ايالات متحده امريكا نيز روي
اين واقعيت انگشت گذاشتهاند. وزیر دفاع آمریکا، جیمز ماتیس اخيرا گفته است ”هر گونه
مشکل در منطقه پشت آن رژيم ایران است” (اسكاي نيوز 31 فروردين 96). و اين واقعيتي
است كه از سالها قبل توسط مقاومت ايران اعلام كرده بود و دولتهاي غربي از آن غافل
و يا به عمد چشم خود را بر روي آن بسته بودند
اين اظهارات با كنفرانس مطبوعاتي وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا
همزمان است كه در يك اقدام بيسابقه، رژيم حاكم بر ايران را به زير ضرب برد و
همراه با گشودن كارنامه برخي اعمال اين رژيم روي اين تاكيد نمود كه ” دولت فعلی
(امريكا) قصد ندارد مسأله ایران را به دولت آینده واگذار کند”.
رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا 30فروردین 96 در كنفرانس مطبوعاتياش گفت
”دولت ترامپ در حال حاضر در حال بررسی سیاست خود در قبال رژیم ایران است و سپس
به برخي دلائل آن اشاره نمود كه اهم آن عبارت بود از:
رژیم ایران اصلیترین حامی تروریسم در جهان است و مسئول تشدید درگیریهای متعدد
و تضعیف منافع آمریکا در کشورهایی مانند سوریه، یمن، عراق و لبنان میباشد.
رژیم ایران به حمایت از رژیم بیرحم اسد در سوریه ادامه میدهد، جنگی را طولانی
میکند که تقریباً نیم میلیون مردم سوریه را کشته و میلیونها نفر دیگر را آواره کرده
است. در عراق،
رژیم ایران از گروههای شبهنظامی عراقی و عمدتاً از طریق نیروی قدس سپاه
پاسداران حمایت میکند، که این کار امنیت و ثبات عراق را سالهاست به خطر انداخته است.
رژيم ايران در یمن، از حوثیها که تلاش میکنند دولت را سرنگون کنند با تأمین
تجهیزات نظامی و تأمین مالی و آموزشی حمایت میکند.
رژیم ایران کماکان بدترین سابقه حقوقبشری جهان را دارد، مخالفان سیاسی بهطور
منظم زندانی یا اعدام میشوند.
رژيم ایران بدون مهار، همان مسیری را طی میکند که کره شمالی طی کرده و تمام
جهان را به خود مشغول کرده است. برجام تنها، قصد
آنها که یک کشور اتمی بشوند را به تأخیر میاندازد. این توافق اتمی نشاندهنده همان
سیاست شکست خورده گذشته است یعنی همان تهدیدی قریبالوقوع که ما از طرف کره شمالی مواجه
هستیم”.
البته سخنان اين مقام ارشد دولت امريكا حمايت قانونگذاران امريكايي را
نيز در پشت خود دارد. پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در اين رابطه گفت: ”رژیم
ایران بهخاطر تکثیر تروریسم، تسلیحات و نقض آزمایشات موشکی باید تحریم شود”.
همچنين مایک مک کال رئیس کمیته امنیت داخلی و عضو ارشد کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان
نيز طی بیانیهیی اعلام کرد: ”رژیم ایران بهطور مستقیم مسئول حملات تروریستی است”.
واقعيتي كه بارها به تجربه به اثبات رسيده است اين است كه رژيم ديكتاتوري
مذهبي حاكم بر ايران، برخلاف كليه مذاكرات و توافقنامههايي كه با ديگران به امضا
ميرساند از اهداف شوم خود دست برنميدارد و به طرق مختلف يا مخفيانه به دشمني با
جامعه جهاني و براي بقاي خود تلاش ميكند. افشاگري اخير مقاومت ايران در خصوص
فعاليتهاي رژيم براي توليد بمب اتمي كه در تاريخ
21 آوريل 2017 برگزار شد و با استقبال گسترده مطبوعات و مقامات امريكايي و
آژانس بينالمللي اتمي مواجه شد سند گوياي اين واقعيت است. جان بولتن كه با
تلويزيون فاكس نيوز امريكا مصاحبه كرد در اين رابطه گفت: ” افشاگریهای مجاهدین خلق
را باید مهم و جدی گرفت. هرگز ندیدم که آنها اشتباه جدی کرده باشند”
آنچه فوقا مورد اشاره قرار گرفت بخشي از واقعيتها و ضرورتها در دوران
جديدي است كه چند ماهي از شروع آن گذشته است. اين واقعيتها هر چند كه با استقبال
جامعه جهاني و بهخصوص ايرانيان و مردمان كشورهاي همسايه مواجه شد و از دو دهه قبل
مقاومت ايران به آن فراخوان داده بود، اما نبايد راه گريزي براي رژيم ايران از آن
باقي بگذارد. به عبارت ديگر بايد اين موضعگيريها را به اقدامات عملي بدل گردد كه
ميتواند موارد زير را شامل گردد:
·
نامگذاري سپاه
پاسداران در ليست تروريستي، كه ستون بقاي رژيم از نظر سياسي و نظامي و اقتصادي و
امنيتي ميباشد. اين اقدام ضروري البته اخراج رژيم از منطقه را نيز به دنبال خود
خواهد آورد.
·
انجام تحقيقات
پيرامون تروريسم رژيم و نقض حقوق بشر در ايران و خارج از مرزهاي ايران و ارجاع
پروندههاي اين جنايات به دادگاههاي بينالمللي.
·
به رسميت شناختن
اپوزيسيون اين رژيم و تحويل كرسيهاي ايران به مقاومت ايران كه قريب به 40 سال است
توسط اين رژيم سركوبگر و بنيادگراي اسلامي غصب شده است.
در دوران جديدي كه ايران در نقطه كانوني آن قرار گرفته است،
اين واقعيت را نيز بايد در نظر گرفت كه:
اولا، رژيم حاكم بر ايران در ضعيفترين نقطه خود در طول
چهار دهه قرار دارد و بحرانهاي مرگبار سياسي و اقتصادي در راس نظام دامنگير اين
رژيم شده است. رژيمي كه خميني و رفسنجاني را از دست داده و خامنهاي نيز در آستانه
مرگ قرار دارد و شيرازة اين رژيم در حال فروپاشي است.
ثانيا، اين رژيم در آستانه برگزاري نمايش انتخاباتي است كه
كانديداهاي اعلام شده آن، همگي از قاتلان مردم ايران بوده و راي اعلام شده مردم به
اين نمايشات هميشه ”نه” بوده است و مردم خواهان تغيير اين رژيم هستند.
ثالثا، هرچند كه مردم ايران در گذشته و بهخصوص در دوران
رياست جمهوري باراك اوباما مورد خيانت قرار گرفتند و به دليل سياست دوستي اوباما
با رژيم، قيام گسترده مردمي در سال 2009 سركوب شد اما اكنون جامعه جهاني و بهخصوص
دولت جديد امريكا بايد سياستي متفاوت با گذشته در اين رابطه اتخاذ كند و در كنار
مردم ايران قرار بگيرد.
@m_abdorrahman
No comments:
Post a Comment