توبة گرگ مرگ
است!
روز چهارشنبه 25دسامبر شيخ صباح خالد الصباح، وزير امور خارجه كويت به
ايران رفت و در ديدار با روحاني، نامه كشورهاي خليج را تسليم او كرد. سران كشورهاي
خليج در آخرين اجلاس خود در بحرين، كويت را مكلف به تماس با ايران كرده بودند.
وزير خارجه كويت گفت: ”اين نامه به گفتگو بين
كشورهاي شوراي همكاري خليج و ايران، كه بايد مبتني بر ميثاق سازمان ملل متحد و
اصول قانون بينالمللي در مورد رابطه بين كشورها باشد مي پردازد”.
خالد الجارالله، مديركل وزارت خارجه كويت نيز
در اين رابطه گفت: ”چه كه در نامه آمده از جمله قرار دادن پايههايي براي گفتوگوهاي
مشترك و در راس آن دخالت نكردن در امور خليج، احترام به حاكميت كشورهاي شوراي
همكاري و احترام به تمام مقررات سازمان ملل متحد، ميتواند عاملي براي باز شدن
صفحهاي جديد در روابط ميان خليج و نظام ايران باشد”(26 ژانويه-العربيه نت).
در اينجا اين سوال مطرح ميشود كه آيا رژيم دست
از دخالت در امور كشورهاي خليج برخواهد داشت؟ تجربه ثابت كرده است كه هرگز!
زيرا
اين رژيم از اساس باوري به همزيستي مسالمت آميز با هيچ كشوري ندارد و كشورگشايي
خصيصه ذاتي اين رژيم است. پروسه جنگ و آتش رژيم با عراق نمونه بارز اين واقعيت
است. گشودن باب مذاكره و گفتگوي اين رژيم با ديگران يك تاكتيك لورفته و تكراري است
كه صرفا براي خريدن وقت و از سرگذراندن يك مقطع زماني كوتاه است كه رژيم به آن
نياز پيدا كرده است.
اكنون
بعداز گذشت 38 سال از روي كار آمدن اين رژيم بنيادگراي نامتمدن، بايد به گونه
ديگري با آن رفتار كرد كه در خور دوران كنوني باشد. دوراني كه بيش از هر زمان
ديگري زنگ پايان عمر اين رژيم را به صدا درآورده است.
در
نقطه تلاقي تجارب گذشته و واقعيتهاي سال گذشته بسيار ضروري مينمايد كه استراتژيها
و سياستها بازنگري شوند. زيرا اكنون جامعه جهاني به نقطه تعيين تكليف با اين رژيم
رسيده است كه البته به نظر نويسنده، قبل از كشورهاي دورتر، بايد كشورهاي نزديكتر
به ايران و بهخصوص كشورهاي خليج ابتكار عمل را به دست بگيرند.
اين
ابتكار عمل البته ميتواند طيفي از اعمال را در بر بگيرد كه نقطه كانوني آن خلعيد
از رژيم است. زيرا اين رژيم بيش از هر زمان ديگر و بهخصوص بعداز مرگ رفسنجاني،
مرد شماره 2 اين رژيم، يك تهديد براي كل منطقه است.
از
آنجا كه مرگ رفسنجاني كل رژيم را در لاك انقباض فروبرده رژيم ايران نياز به يك
قدرتنمايي پوشالي دارد تا پيكر پوسيدهاش با يك آمپول تقويتي قوي نشان دهد. به
همين خاطر رژيم براي از سر گذراندن اين مقطع زماني، نياز مبرم به ايجاد ارتباط با
كشورهاي عربي و به ويژه عربستان دارد كه البته توام با عوامفريبي و وعدههاي
توخالي خواهد بود.
قانونمنديهاي
دوران جديد حكم ميكند كه كشورهاي خليج بهجاي تداوم گفتگو با اين رژيم، به سمت
حمايت از اپوزيسيون ايران گام بردارند و اجازه ندهند كه رژيم مجدد قدرت از دست
رفته را بازيابد.
اكنون
عصر آن است كه كشورهاي عرب به طور عام و كشورهاي خليج به طور خاص باب گفتگو با
شوراي ملي مقاومت را گشوده و از اپوزيسيون ايران حمايت جدي به عمل آورند. اين تنها
راه ايجاد امنيت و ثبات در منطقه و خلاصي از تهديدات رژيمي است كه در طول 38 سال
گذشته همواره در تلاش براي بلعيدن ديگران بوده است. رژيمي كه جناحهاي درونياش هر
كدام دست در ريختن خون مردم خود داشته و بر سر تروريسم و جنايت و صدور بنيادگرايي
همفكر و همگام هستند. هيچكدام از جناحهاي دروني اين رژيم، نه مردم را نمايندگي ميكنند
و نه همزيستي با همسايگان را.
No comments:
Post a Comment