زمان در سوريه به زيان رژيم ايران پيش مي‌رود!

 

 زمان در سوريه به زيان رژيم ايران پيش مي‌رود!

عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليلگر سياسي

در روز 24 نوامبر کنفرانس بزرگ اپوزیسیون سوریه در ریاض با حضور «دیمیستورا» نماینده ملل‌متحد برای صلح سوریه تشکیل شد. در این کنفرانس گروه‌های بیشتری از مخالفان دیکتاتور سوریه پشت یک میز نشسته و بر روی اعلام مواضع مشترکی توافق کردند كه نقطه كانوني آن بركناري اسد از قدرت است. حضور دیمیستورا نماینده ویژه ملل‌متحد در بحران سوریه در اجلاس ریاض، توافقات این اجلاس را از یک پشتوانه بین‌المللی نیز برخوردار كرد.

احمد رمضان سخنگوی اپوزیسیون سوریه در اين رابطه گفت: ”نمایندگان اپوزیسیون سوريه نصر الحریری را به عنوان رئيس تیم اپوزیسیون سوريه در مذاکرات ژنو كه روز 28 نوامبر آغاز خواهد شد و توسط سازمان ملل متحد سرپرستي مي‌گردد انتخاب کردند (رويترز 24 نوامبر).

آنچه مشخص است تصادم قوي دو نيروي متخاصم است. بين رژيم ديكتاتوري اسد كه توسط رژيم ايران حمايت مي‌گردد و مردم و اپوزيسيون سوريه، كه خواهان كنار رفتن اسد به هر طريق ممكن است. رژيمي كه تاكنون موجب كشته و مجروح شدن صدها هزار تن و ميليونها آواره و ميلياردها دلار خسارت مالي گرديده است.

به دلائل مختلف ژئوپوليتيكي نمي‌شود صحنه كنوني سوريه و عراق را از هم جدا كرد. داعش كه زادة غيرمستقيم رژيم حاكم بر ايران در منطقه است و از زمان ظهورش بيشترين سود را براي رژيم ملاهاي حاكم بر ايران داشته و منجمله با سوءاستفاده از چنين شرايطي، نيروي خطرناكتري به نام حشد الشعبي در عراق را به ظهور رسانده اكنون كه منطقه در مراحل نهايي پايان دادن به داعش به سر مي‌برد از دولت عراق مي‌خواهد كه از يك طرف خواستار خروج نيروهاي امريكا از عراق گردد و از طرف ديگر در جهت الغاء حشدالشعبي گام برندارد.

پاسدار محمد علي جعفری، فرمانده كل سپاه پاسداران در يك اعتراف آشكار در استفاده كردن از داعش ميگويد: ”ما با استفاده از جنگ با داعش توانستیم حضور خود را در منطقه توسعه بدهیم و نیروهایمان در منطقه را سازماندهی کنیم” كه البته منظورش ایجاد شبه‌نظامیان موسوم به حشدالشعبی در عراق با الگوی بسیج و سازماندهی شبه‌نظامیان حوثی موسوم به انصارالله در یمن و مشابه اینها در سوریه با الگوی بسیج بود.

از سوي ديگر مي‌بينيم كه هر روز بر شدت مواضع دولت امريكا بعداز اعلام استراتژي جديد دونالد ترامپ افزوده مي‌شود. در همين راستاست كه اولاً امريكا نه تنها قصد خروج از عراق را ندارد بلكه دنبال اين است كه به حضور نيروهاي خود در خاك سوريه نيز رسميت بدهد. ثانيا، نامگذاري تروريستي حشد الشعبی با قرار دادن گروه ”النجباء” در ليست تروريستي وزارت خارجه آمريكا شروع شده است.

به این ترتیب حضور نيروهاي امريكايي در سوريه و قاطعيت هرچه بيشتري اپوزيسيون سوريه در امر كنارزدن بشار اسد به عنوان دو پارامتر مهم در چرخش تعادل‌قوا به زيان رژيم ايران و به سود مردم سوريه در حال عمل كردن بوده و سوداهای خام رژیم که میلیاردها دلار از ثروت مردم ایران را صرف کشتار مردم سوریه کرد تا به‌خیال خودش عمق استراتژیک به‌دست آورد، بر باد رفته است.

اكنون بر سر سوريه بين جناحهاي دروني اين رژيم اختلافات موج مي‌زند. آنها از اينكه روسيه صحنه‌گردان سوريه شده متعجب و نگران به نظر مي‌رسند و آن را شكستي براي خود مي‌دانند. آنها خود به خوبي مي‌دانند كنارزدن اسد كه براي رژيم به عنوان يك خط سرخ اعلام شده براي روسيه چنين نيست. رژيم ايران الان از اين نگران است كه روسيه، موضوع سوريه را به‌صورت یک موضوع برای چانه‌زنی با قدرتهای غربی از جمله آمریکا به‌منظور پیشبرد منافع خود در آورده است.

با نگاهي به تحولات مربوط به سوريه در چند ماه اخير مشاهده مي‌كنيم كه رژيم ايران هژموني خود را در سوريه از دست داده و صحنه گردان واقعي سوريه، روسيه است و هر تصميمي كه روسيه در خصوص سوريه بگيرد تاثير آن روي سرنوشت رژيم ولايت فقيه حاكم بر ايران مستقيم و بلافصل خواهد بود. زيرا بركناري اسد كه در سطح بين‌المللي نيز از حمايت قوي برخوردار است، خواستة حداقل مردم و اپوزيسيون سوريه است. خواسته‌يي كه با خواسته رژيم مبني بر حفظ ديكتاتور سوريه كاملاً در تعارض است.

در نگاهي به تاريخ اين منطقه از جهان به حقيقتي دردناك مي‌رسيم و مي‌بينيم كه هيچ كشوري نبوده كه به اندازه رژيم ديكتاتوري و قرون وسطائي حاكم بر ايران به دخالت در امور كشورهاي ديگر پرداخته باشد. حقيقتي كه غرب اگر نه در ظهور آن. بل در بقاي آن تا به امروز ايفاي نقش منفي كرده و اكنون زمان آن فرا رسيده كه در پايان دادن به اين سرطاني كه پيكرة وجودي خاورميانه را فراگرفته ايفاي نقش مثبت نمايد.