حلب،
شهري با هزار مدال قهرماني!
حلب را پايتخت اقتصادي سوريه و دومين شهر اين كشور و يكي از مراكز مهم
تجارت بعداز قرن شانزدهم و آغازگر رنسانس ادبي شام در قرن هجدهم توصيف كردهاند.
در خصوص مردم اين شهر نيز گفتهاند كه مردمي گشادهرو، خويشتندار و باگذشت و به
دور از كينههاي طائفي و بنيادگرايي هستند.
در پرتوي چنين پيشينهيي است كه در مدت 6 سالي كه از آغاز انقلاب سوريه ميگذرد،
حلب بخش مهم و جداييناپذيري در نبرد براي آزادي و مبارزه با ديكتاتوري خاندان اسد
بوده است.
همين پيشينه و ويژگيها است كه مهيبترين نيروي بنيادگراي تاريخ معاصر
جهان آن را بر نتافت و قصد نابودياش را كرد. رژيم ولايت فقيه
حاكم بر ايران، بلادرنگ به حمايت از ديكتاتوري سوريه درآمد و نيروهاي سركوبگر خود
را راهي اين كشور نمود تا طرحهاي شوم خود را در اين سرزمين پياده كند
***
بعداز يك رويارويي سخت و سهمگين و نابرابر، هفته گذشته حلب بار سنگين خود
را بر زمين گذاشت و به اشغال شغالان ولايت فقيه ايران درآمد. اما حلب و حلبيان بر
دشمن پيروز شد!
زيرا نه آنگونه كه دشمن ميخواست، بلكه به گونهيي به اشغال درآمد كه شرم
تاريخ معاصر جهان گرديد. حلب آنگونه كه شايسته خود و مردمش بود، ايستاد و قهرمانيها كرد.. اينك حلب
سرمشقي براي ديگران شده است.
حلب پيروز شد و فردا را به اسم خود رقم زد. زيرا از خوني كه از پيكرش ريخت
نسلهاي قهرماني قد برخواهند افراشت كه قاتلان امروزياش را سر در گورستان ابدي
خواهد كرد.
آري، حلب شهري است با هزار مدال قهرماني و با هزار درس از رشادت و آزادگي،
انسانيت و ميهنپرستي و تمدن راستين بشري.
اكنون حلب به مشعل فروزاني در دستان فرزندانش بدل گرديده تا آنچه را
بدروند كه با خون شهدايش و با رشادت و فداكاري رزمندگانش آبياري شده است.
***
در حاليكه جهان عليه اشغال حلب توسط
نيروهاي اسد و رژيم ايران به خروش درآمده، مقامات رژيم اشغالگر ايران گفتند كه
بدست گرفتن كنترل اين شهر توسط نيروهاي اسد به مثابه يك ”عيد” است و به شكرانهاش
نشستند.
خشم و كين حيواني نيروهاي رژيم در كشتار
مردم حلب مرز نميشناسد. از اعدام هزاران تن از شهروندان بيسلاح در خيابانهاي اين
شهر تا سوزاندن اجساد قطعه قطعة شدة كودكان و زنان و به رگبار بستن كوادر پزشكي و
كاروانهاي مردمي و ... تنها گوشهيي از جنايت عليه بشريت در اين شهر را بازگو ميكند.
اگر به صحنه واقعي سوريه نگاه بكنيم اين
رژيم ايران است كه با حضور نزديك به صد هزار از مزدورانش جنگ عليه مردم سوريه را
پيش ميبرد. وگرنه ديرزماني بود كه رژيم اسد سرنگون شده بود. تازهترين سند اين
واقعيت، حضور پاسدار جنايتكار قاسم سليماني در خيابانهاي حلب اشغال شده است.
مقامات اين رژيم بارها اعلام كردهاند كه حمايت از اسد را وظيفه خود ميدانند. اگر
در سوريه نجنگند بالاجبار صحنه درگيري به داخل ايران كشيده خواهد شد.
در نقطه مقابل، اپوزيسيون ايران در صف
مقدم حاميان انقلاب سوريه و اپوزيسيون سوريه قرار دارد. خانم رجوي گفت ”حلب سمبل
جاودان ايستادگي و مقاومت است و الهام بخش همه مردم منطقه و آزاديخواهان براي
رهايي از فاشيسم ديني حاكم بر ايران و مزدورانش مي باشد. اين رژيم منشأ بحران در
منطقه و عامل كشتار در سوريه است و بيشترين نقش را در رشد و گسترش و استمرار داعش
دارد. صلح و آرامش تنها با خلع يد كامل از اين رژيم در منطقه امكانپذير است.“ وي
افزود: ”در حاليكه اعدامهاي جمعي در حلب توسط پاسداران و شبه نظاميان و مزدورشان
در جريان است, بي عملي در مقابل بزرگترين جنايت ضد انساني در قرن بيست و يكم به
طور مطلق غير قابل قبول و انزجار آور است ”.
***
حلب، اين شهر كهنسال تمدن بشري، نه
تنها شكست نخورد بلكه تبديل به سكوي پرشي براي تداوم انقلاب مردم سوريه گرديد. حلب
دوباره و بهتر از قبل ، بر خرابه هاي خود بر مي خيزد و مبشر نابودي رژيم
ايران مزدوران و ايادي اش در منطقه خواهد بود. اين يك پيام قطعي است كه از محلهها و
خيابانهاي اين شهر دوست داشتني برميخيزد.
انقلاب سوريه ادامه پيدا خواهد كرد و
رژيم اسد را زير پاهاي خود له خواهد نمود. كمااينكه سرنگوني رژيم ولايت فقيه حاكم
بر ايران نيز در چشمانداز نزديك قرار گرفته است.
وه چه چشمانداز روشن و غرورانگيزي فراراه اين منطقه از جهان است. فردايي
عاري از بنيادگرايي اسلامي و تروريسم، خشونت و جنگهاي طائفي. جهاني كه كودكان سوري
با انگشتكهاي پيروزي و چهرههاي معصومانهاشان آن را به ما بشارت ميدهند.
No comments:
Post a Comment