رژيم ايران، ترس از
واقعيتهاي دوران!
اخيرا رژيم حاكم بر ايران دور جديدي از
فعاليتهاي تبليغاتي خود را عليه اپوزيسيون چه در داخل ايران و چه در خارج آن شروع
كرده است. اگرچه اين موضوع در گذشته نمونههاي مشابه بسيار دارد اما اقدامات كنوني رژيم معنا و مفهوم خاص خود را دارد كه متاثر
از تحولات جديدي است كه صورت گرفته يا در شرف وقوع هستند.
اخيرا وزارت اطلاعات رژيم از طريق عوامل
خود اقدام به ساختن چندين فيلم سينمايي نموده كه موضوع آن مجاهدين خلق هستند. فيلمهايي
از قبيل: ”ماجراهاي نيمروز”، ”آخرين روزهاي زمستان”، ”مشتاقي و مهجوري”. در ماههاي
قبلتر نيز فيلمهايي از قبيل ”سيانور” و ”نفس” و ”امكان مينا” و ... ساخته شده
بود. در سالهاي گذشته نيز شاهد اقدامهاي مشابهي از جانب رژيم بوديم. فيلمهايي
همچون، چمدان، نفوذي و ...
از آنجا كه رسانههاي وابسته به رژيم در
داخل و خارج ايران، رسواتر از آن هستند كه از جانب ديگران مورد اعتماد و توجه قرار
بگيرند، رژيم تلاش ميكند از طريق نفوذ در رسانههاي ديگر، اهداف خود را دنبال
كرده و به انتشار اسناد جعلي و اخبار كذب عليه اپوزيسيون مبادرت كند تا جلوي
اعتلاي مقاومت سراسري را بگيرد.
علاوم بر اينها، وزارت اطلاعات رژيم ايران
از طريق سفارتها و كنسولگريهاي خود، اخيرا برخي رسانهها را به ايران دعوت كرده
تا با صحنهسازي آنها را خوراك تبليغاتي خود نمايد. همچنين به برخي رسانههاي
خارجي و منجمله رسانههاي عراقي مراجعه كرده و نسبت به درج اخبار مربوط به ايران
هشدار داده است اما مسئولان اين رسانهها عموما به اين درخواست رژيم جواب ”نه”
داده يا از ملاقات با آنها خودداري كردهاند.
آنچه فوقا اشاره شد از يك طرف و اطلاعات
برملاءشده از جنايات رژيم در جريان درگيريهاي باندي، كه خود متاثر از اوج گرفتن و
اعتلاي مقاومت سراسري ايران است از طرف ديگر، رژيم را به چنين وضعيتي كشانده است.
اخيرا و علاوه بر انتشار فايل صوتي آقاي حسينعلي منتظري در رابطه با قتلعام بيش
از 30 هزار زنداني سياسي در سال 1988، مهدي خزعلي پسر آخوند خزعلي كه خود سابقا از
مقامات برجسته اين رژيم بوده است پرده از جنايات مقامات رژيم در خصوص تصفيه و
كشتار مخالفان رژيم در داخل ايران يا قتل عام زندانيان سياسي در داخل ايران
برداشته است.
مجموعه اين وقايع سوالاتي را در اذهان
ايجاد ميكند. چرا رژيم دست به چنين اقداماتي ميزند؟ آيا در شرايط كنوني اينگونه
اقدامات دردي از اين رژيم دوا ميكند؟ وظيفه هر ايراني و هر انسان منصف و هر رسانه
اصيل در اين رابطه چيست؟ و ...
نخستين و مهمترين پيام اين اقدامات رژيم،
وضعيت بسيار شكننده رژيمي است كه به پايان عمر خود رسيده است. اين رژيم در
رويارويي با بحرانها همه ذخائر خود را مصرف نموده و اكنون كفگيرش به ته ديگ خورده
و مهماتي براي شليك به نيروي مقابل. يعني مردم و مقاومت ايران ندارد، جز اينكه با
اين اقدامات پوشالي بخواهد سرنگونياش را به تاخير بياندازد و تنگتر شدن حلقه
بقايش را قدري جبران كند!
وضعيتي كه اكنون رژيم در آن قرار دارد
مشابهت زيادي با مرحله پاياني ساير رژيمهاي ديكتاتوري در جهان و مشخصا ماههاي
پاياني حكومت محمدرضاشاه پهلوي دارد. با اين تفاوت كه اين بار يك اپوزيسيون
سازمانيافته قوي در برابرش وجود دارد كه وظيفهاش برانداختن اين رژيم و جايگزين
كردن آن با يك آلترناتيو دمكراتيك است كه شوراي ملي مقاومت ايران آن را نمايندگي
ميكند.
اكنون با نيم نگاهي به كارنامه 38 ساله اين
رژيم در خصوص جنگ هشت ساله، پروژه سلاح اتمي، دخالت در امور كشورها و بهخصوص
سوريه و عراق، نقض حقوق بشر و اعدامها، دزديها و غارتگريهاي سران اين رژيم، به
خوبي اثر انگشت چنين مقاومتي را مشاهده ميكنيم كه به عنوان بازيگر اصلي صحنه
توانسته رژيم را به چنين نقطهيي از ضعف و فروپاشي برساند.
از اين روست كه رژيم همه توش و توان خود را
براي مخدوش كردن چهره واقعي اين مقاومت و به ويژه سازمان محوري آن. سازمان مجاهدين
خلق به كار گرفته و قصد دارد با غربال جلوي واقعيتهاي جامعه ايران و رسواييهاي
رژيم را بگيرد.
آري، آغاز دوران جديد زنگهاي خطر را براي
اين رژيم به صدا درآورده است. دوراني كه خروج موفقتآميز مجاهدين از عراق و گسترش
اعترضات مردمي در داخل كشور برگهاي زرين آن در دو طرف مرزهاي ايران است و ميرود
تا آنچه را بايد به انجام برسانند.
No comments:
Post a Comment